Thursday, July 26, 2007

سکوت نشانه ی رضاست

من نمی دانم این سوپرمَن چرا هی دستور به کندن و پُر کردن آسفالتِ سطحِ شهر تهران میده
البته یک کم که انصاف بدیم، می بینیم بالاخره نون و کبابِ مردمی هم از همین راه تامین می شه... پس نتیجه می گیریم ایشان در مبارزه با بیکاری هم نقش بسزایی دارند
بعد از چند بار کندن و پر کردن سطح شهر، یادشان می افتد که اکبر آقا، یعنی نوه عموی برادرزادۀ صغرا خانم، یک زن داره با چهار-پنج تا بچۀ قد و نیم قد و دنبال یک لقمه نونِ حلال... پس حالا یک فرصتِ خوب برای صواب هم پیدا شد
چه جوری؟
:این جوری
اکبر آقا... تو بیا بشو پیمانکار! کاری نداره که! چند تا کارگر می خواد و چند تُن آسفالت... در عوض پولِ خوبی داره! بعد هم نگرانِ هیچ چیز نباش... تا سه ماه دیگه، ما دو-سه بار به این آسفالت حال می دیم... و باز هم واجبِ کفاییه که آسفالتش عوض شه! و آنوقت هم کی بهتر از شما؟؟!! هم نونِ خالیِ خانم بچه ها تبدیل میشه به کبابِ چنجه، هم اینکه دعای خیرِ مردم پشت سرته
نه بابا! مردم دارند بابت شهر نشینیشون عوارض میدن! از کجا معلوم که دعای مردم خیره و راضیند؟
از آنجا که هیچ کس اعتراضی نمی کنه! اگر اعتراض بکنند هم تَک و توک... آن هم تو صفِ برنجِ کوپنی و شیر... این که حساب نیست! اگر مردمی واقعاً نا راضی باشند، می زنند به سیمِ آخر، می جوشند... ولی ما مردمِ قانع و آرومی داریم... حالا یک سری از زورِ گرسنگی، یک سری از زورِ سنگینی معده... ولی به هر حال آرومند... ما از آرومیشون اینطور برداشت می کنیم که راضیند
قدیمی ها یه چیزی می دونستند که گفتند سکوت نشانه ی رضاست

4 comments:

Anonymous said...

با تشکر. وب لاگ شما به لیست یاران آشنای رویاهای گمشده اضافه شد. علی

Anonymous said...

شما خانم یا اقای عزیز بهتر است کمی هم به جنبه های مثبت جامعه خود بنگرید ومسایل را از ان زاویه هم بینید. زحماتی که در ۲۹ سال کشیده شده نباید به دیده اغماض دیده شود. شما کمی هم خاطرات ۸ سال دفاع مقدس را مطالعه بفرماید تا متوجه شوید که چند عدد درخت ارزش به زیر سوال بردن این زحمات را ندارد. منتظر مطالب مثبت شما هستم. موید باشید

مولاک مولاکیان said...

خانم عزيز،
كدام زحمت؟!! اين آقايان چه زحمتي كشيدند؟ جز اين كه تا توانستند بر سر ما كوبيدند
جناب سردار رادان با اين همه ادعا، ساعت 8 صبح امروز (در شلوغ ترين ساعت كه همه به سر كار و دنبال يك لقمه نان مي روند) خيابان آزادي-ورودي ميدان انقلاب را بسته كه نرده ي جدا كننده ي بخش مخصوص به اتوبوس را كار بگذارد... با اين اوصاف خودتان فرض كنيد كه چه وضعي پيش مي آيد
به واقع تا محدوده ي چندين كيلومتري اين ناحيه، همه در هم مي لوليدند!!!ا
دلم مي خواست دوربين همراهم بود و اثر اين به قول شما زحمت را با چشم خودتان مي ديديد
اين سردار عزيز، با همچين وضع عقلي، آيا خدمتي هم مي تواند به خلق بكند؟!ا
بله؛ مي تواند! مي تواند دختر مردم را بگيرد كه... خانم، روسريتان 2 سانتيمتر رفته عقب... من و امثال من اين 4 تا شويد مويتان را كه مي بينيم، وولوولي مي افتد به جانمان... آخر نيست همه چشم و دل پاكيم، عادت به ديدن چنين صحنه هاي جلفي نداريم...
كجاست اين رييس جمهور مردمي كه مي گفت: يعني دولت در اين حد است كه به سر و وضع جوانان گير بدهد؟!
اگر منظورتان از دولت؛ اين دولت مهرورز است، بله! از اين حد هم پايين تر است
خانم فهيمه ي عزيز، شما يك نمونه از زحمت اين آقايان ذكر كنيد تا آن را هم به سادگي هرچه تمام به زير سؤال ببريم... اين دولت يك جاهايي مجبور است شل بدهد كه سر و صداي اين غيور مردان ايراني در نيايد... من اسم اين عملشان را ميگذارم صدا خفه كن و نه زحمت!
آن 8 سال دفاع مقدس؛ واقعاً هم مقدّس بود... حالا به زور ترانه هاي آقاي آهنگران يا به دليل وطن پرستي يا هر چيز ديگر، رزمندگان ما جانشان را بر كف دستشان گذاشتند... و اين هم هيچ ربطي به دولت و حكومت ندارد... فقط و فقط به ايران خواهي مربوط است و بس
پس بهتر است اين را با آن قاطي نكنيم و خون ريخته ي هموطنانمان را به حساب زحمت اين آقايان نگذاريم

Anonymous said...

مولاک جان خیلی عالی جواب فهیمه و امثال اون رو می دی،
دست مریزاد

موفق باشی