Thursday, August 9, 2007

!پلیس در همه جای دنیا فلان است و بهمان... خوب به ما چه؟

در همه جای این کره ی خاکی وقتي ناامني ايجاد شد پليس وارد مي شود؛ در ايران در شرایطی آرام و بی درد سر، به محض ورود پليس ناامني ايجاد مي شود پليس در همه جا مواظب اکثر مردم است و با تعداد کمي درگير است؛ در ايران پليس مواظب تعداد کمي از آدمهاست و با اکثر مردم درگير است در همه جا مردم با حضور پلیس احساس آرامش و امنیت می کنند؛ در ایران «پلیس»، به ذات خود ترسناک است در همه جاي دنيا پليس مي داند مجرم کيست، مردم هم مي دانند که آیا کاري که مي کنند جزو جرائم هست يا نه؛ در ايران پليس مي داند که بايد با يک گروه خاص برخورد کند، به همين دليل مشخصات همانها را به عنوان مجرم اعلام مي کند بابا چرا درک نمی کنید؟! یک کم هم منطقی باشید! آخر اینجا که همه جای دنیا نیست!

Monday, August 6, 2007

گوینده چه بلغور می کند؟ شنونده چه می شنود؟

یک قصّۀ قدیمی هست که پُر بیراه هم نمی گوید...: وقتي گوينده مي‌فهمد چه مي‌گويد و شنونده مي‌فهمد چه مي‌شنود، موضوع در مورد «علم» است. وقتي گوينده مي‌فهمد چه مي‌گويد ولي شنونده نمي‌فهمد چه مي‌شنود، موضوع در مورد «فلسفه» است. وقتي گوينده نمي‌فهمد چه مي‌گويد و شنونده نمي‌فهمد چه مي‌شنود، موضوع در مورد «مذهب» است.

Tuesday, July 31, 2007

طهران - تهران

شاید درخت هایی که هنوز به عنوان عاملین اصلی ترافیک تهران شناخته نشده اند، این روز ها را به یاد بیاورند

(برای بزرگتر و بهتر دیدن عکس ها، روی هرکدام کلیک چپ کنید)

سه راه امین حضور

عکس بالا سال 1310

عکس پایین سال 1386

===============

===============

میدان شوش
عکس بالا سال 1335
عکس پایین سال 1385
===============
===============

میدان حسن آباد
عکس بالاسال 1300
عکس پایین سال 1385
===============
===============

(سر قبر آقا (خیابان مولوی
عکس بالاسال 1330
عکس پایین سال 1385
===============
===============

(تقاطع پهلوی-تخت جمشید (طالقانی - ولی عصر
عکس بالا سال 1330
عکس پایین سال 1384
===============
===============

(تصویری هوایی از تهران (نمای تهران، از مناطق شمالی شهر
عکس بالا سال 1310
عکس پایین سال 1386
===============
===============
(خیابان پهلوی (خیابان ولی عصر
عکس بالا سال 1315
عکس پایین سال 1386
===============
===============
(بانک شاهی در میدان توپخانه (بانک تجارت میدان امام خمینی
(عکس بالا سال 1280 (دورۀ قاجار
عکس پایین سال 1386
===============
===============
(بانک شاهی در میدان توپخانه (بانک تجارت میدان امام خمینی
عکس بالا سال 1330
عکس پایین سال 1386
===============
===============

چشمه علی در شهر ری
(عکس بالا سال 1280 (دورۀ قاجار
عکس پایین سال 1385
منبع: سایت بی بی سی

Thursday, July 26, 2007

سکوت نشانه ی رضاست

من نمی دانم این سوپرمَن چرا هی دستور به کندن و پُر کردن آسفالتِ سطحِ شهر تهران میده
البته یک کم که انصاف بدیم، می بینیم بالاخره نون و کبابِ مردمی هم از همین راه تامین می شه... پس نتیجه می گیریم ایشان در مبارزه با بیکاری هم نقش بسزایی دارند
بعد از چند بار کندن و پر کردن سطح شهر، یادشان می افتد که اکبر آقا، یعنی نوه عموی برادرزادۀ صغرا خانم، یک زن داره با چهار-پنج تا بچۀ قد و نیم قد و دنبال یک لقمه نونِ حلال... پس حالا یک فرصتِ خوب برای صواب هم پیدا شد
چه جوری؟
:این جوری
اکبر آقا... تو بیا بشو پیمانکار! کاری نداره که! چند تا کارگر می خواد و چند تُن آسفالت... در عوض پولِ خوبی داره! بعد هم نگرانِ هیچ چیز نباش... تا سه ماه دیگه، ما دو-سه بار به این آسفالت حال می دیم... و باز هم واجبِ کفاییه که آسفالتش عوض شه! و آنوقت هم کی بهتر از شما؟؟!! هم نونِ خالیِ خانم بچه ها تبدیل میشه به کبابِ چنجه، هم اینکه دعای خیرِ مردم پشت سرته
نه بابا! مردم دارند بابت شهر نشینیشون عوارض میدن! از کجا معلوم که دعای مردم خیره و راضیند؟
از آنجا که هیچ کس اعتراضی نمی کنه! اگر اعتراض بکنند هم تَک و توک... آن هم تو صفِ برنجِ کوپنی و شیر... این که حساب نیست! اگر مردمی واقعاً نا راضی باشند، می زنند به سیمِ آخر، می جوشند... ولی ما مردمِ قانع و آرومی داریم... حالا یک سری از زورِ گرسنگی، یک سری از زورِ سنگینی معده... ولی به هر حال آرومند... ما از آرومیشون اینطور برداشت می کنیم که راضیند
قدیمی ها یه چیزی می دونستند که گفتند سکوت نشانه ی رضاست

درختان، عامل اصلی ترافیک

امروز از خیابانِ آزادی رد می شدم... دیدم راهِ چمنِ وسط خیابان و کناره ها را کَنده اند... چمن ها، به علاوه ی درخت ها هم که خدا بیامرز شده اند... آن هم درختانِ با پدر و مادری که اگر قطرشان بیشتر از درختان خیابان پهلوی (ولیعصر) نباشد، کمتر هم نیست
حالا چرا؟
آخر بنده ی خدا، این هم پرسیدن دارد؟! از فرمایشات جناب شهر دار است دیگر
کاشف به عمل آمد که بنا به صلاحدید آقای شهردار، خیابان آزادی (از میدان انقلاب تا میدان آزادی) باید مسیر ویژه ی اتوبوس داشته باشد، درست مثل میدان انقلاب تا میدان امام حسین
الآن تمام مشکلاتِ ما حل شده و فقط همین یکی باقی مانده بود... امّا عقلِ این همه مهندس شهر ساز، یاری نمی کرد... تا آنکه سوپرمَنِ قصّۀ ما از آن بالا بالاها نازل شد و گره ی مشکل ترافیک خیابان آزادی را با عقل و درایتش باز کرد
برای نیل به این مقصود باید تمامی موانع (درختان) از سرِ راه برداشته شوند
حالا از من نشنیده بگیرید، اما مشکلِ ترافیکِ مسیرِ آزادی-انقلاب و بالعکس، با این ترفند هم حل شدنی نیست... قبول ندارید؟ دو-سه ماه دیگر، حوالی ساعت چهار و پنج بعد از ظهر، یک سر به این مسیر بزنید
به یاد نوشته ای افتادم به نام «شهر هِرت»... نویسنده ی خوش ذوق و ناشناسِ شهر هرت، می گفت: شهر هرت جایی است که درختان عامل اصلی ترافیک اند و باید بریده شوند تا ماشین ها راحت تر برانند

ای ایران ای مرز پرگُهر

من بابِ فرموده ی عالمانه ی حضرت آيت الله جوادي آملي، بد نیست یک یادآوری هم داشته باشیم؛ از آنچه که به ساکنینِ این مملکت گَند خورده، شخصیت، اعتبار و جوششِ خون دوباره می دهد
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
____________________
ای ایران ای مرز پرگُهر
ای خاکت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان
پاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت درّ و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کِی برون کنم
بَرگو بی مهرِ تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان به‌پاست
نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرّم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم
مهر اگر برون رود تهی شود دلم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما

کشور را نوای «حسين حسين» حفظ کرد

شما ديديد در شبهاي عمليات که سرود «اي ايران مرز پرگوهر» جايي نداشت؟ اين کشور با نواي «يا حسين يا حسين» حفظ شد
حضرت آيت ا... جوادي آملي، در جلسه پاياني درسِ تفسير محرّم، در مسجد اعظم قم به تفسير آيات 43 و 44 سوره نحل پرداختند و در پايان اين درس اهميت حضور علماء و روحانيان حوزه در مساجد و محافل مذهبي و تبليغ امور ديني توسط آنان را يادآور شدند استاد برجسته حوزه علميه قم با بيان اين كه اين کشور را نواي «حسين حسين» حفظ کرد، نه اي ايران، مرز پر گهر«» فرمودند: شرف اين مملکت با حسين بن علي تأمين شد. همه ميدانيد بدنه ارتش ايران در آغاز جنگ که متلاشي بود، اگر نبود شوق و اشتياق عاشورايي سپاهي و بسيجي همه چيز از دست رفته بود. يک وقتي در قم 90 شهيد را براي تشييع آورده بودند. سخنران مراسم تشييع هم من بودم. براي تشيع در سر خيابان چهار مردان قم مادران شهيد ايستاده بودند. اين مادران شهيد گويا فرزندانشان را به حجله دامادي ميبرند. مادران به دنبال نعش جوانان؟! آخر مادر سر نعش فرزند، آن هم ارباً اربا! (پيکر تکه و پاره؟!) آنجا بود که به خودم گفتم دينِ خدا را نه سخنراني تو حفظ کرده و نه فلان فتواي عالِم

!می خوام برم به کرمانِ دست نخورده

...دیگر این قبیل عکسها در این مملکتِ به گند کشیده شده عادی است
تقریبا یک ماه پیش سُفَرای دیگر کشور ها در ایران را به اضافه ی اهل و ایالشان به کرمان دعوت کردند و برایشان هم سنگِ تمام گذاشتند که مثلا با یکی هزاران جاذبه ی گردشگریِ ایران آشنا شوند، و مقدمات ورودِ توریست ها را به ایران و علی الخصوص کرمان، فراهم کنند
با تبلیغاتی از این قبیل و با همچین نوشته هایی، از فردا همینطور توریست است که به این طبیعتِ بِکر و دست نخورده(!) هجوم می آورد
طرّاح این پوستر و صادر کننده ی مجوّز نصب آن (و کلاً این دسته پوستر ها)، با این همه هوش و ذکاوت، جمیعاً به روح همشیره ی پدریشان قهقه زده اند

بادمجان دور قاب چین های ایرانِ امروز

عکس فوق مربوط به شرکت مسئولانِ نظام در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی است
یاد شعاری از پلیسِ خودمان افتادم که می گفت: چشمانِ بازِ ما ناظرِ اعمال شماست
...هرگونه برداشت به عُهده ی خودتان
_______________________
عکس: آرش خاموشی – خبرگزاری ایسنا
پانزدهم خرداد ماه 1386

…جان نثارم

…جان نثارم قربان
…پاچه خوارم قربان
!از کورش کبیر هم کبیر تری
موکداً به عرض می رساند بهتر است بیت المالِ مسلمین در شکمِ آقایانِ صاحب مَنصَب سوخته شود تا در موتورِ اتومبیلِ مردم
…در پسماندهایش هم که آنچنان توفیری نیست
زبانِ ما را هم موش خورده، با خیال راحت بخورید و مطمئن باشید که اگر از دیوار صدا درآید، از ما جیک هم در نمی آید
!فقط مواظب باشید یک وقت آتش به پا شده ی بنزین، به دامنِ شما نکشد
...جان نثار مولاک مولاکیان

Tuesday, July 24, 2007

...دردِ بی بنزینی

آنکـــــــه دائم هوسِ سوختنِ مـــــا می کرد
کـــــــاش بنزینِ مرا نیـــــز مهیّــــــــــا می کرد
پمپ بنزین و صف و کارت و منِ پیت به دست
کــــــاش می آمد و از دور تماشا می کرد

Saturday, July 21, 2007

همه چیز زیر چادر است

خودش را سمیه معرفی می کند. چادرگل دار مشکی‌اش را کیپ گرفته. می‌گوید یک نگاه حلال است و بعد برای چند لحظه چادر را کنار می زند.ا زنی است با صورتی گرد، بینی‌ کوچک، چشمانی مشکی، چانه ای که گود افتاده، لب هایی قرمز اما چروک و صورتی پر از چین. می‌گوید: «۲۷ سال دارد.» اما به نظر می‌رسد ۳۵ سالی داشته باشد. او یک زن بیوه است که دوست دارد صیغه شود.ا صیغه نوعی ازدواج در اسلام است که در آن زن و مرد برای مدت و زمانی خاص و با مهریه مشخص که خود تعیین می‌کنند به عقد هم در می‌آیند یا در اصطلاح بر هم محرم می‌شوند.ا سمیه با گرفتن پول به عنوان مهریه صیغه مردان می‌شود. «۱۰ هزار تومان برای یک روز، ۵۰ هزار تومان برای یک هفته و یک سکه برای یک ماه.» ا اینجا قم است و سمیه در زیر یکی از رواق‌های حرم حضرت معصومه نشسته است. ا چندی پیش مصطفی پورمحمدی وزیرکشور ايران در همایش حجاب در قم اعلام کرده بود که باید صیغه درکشور با جدیت گسترش یابد. او گفته بود باید فکری به حال شهوت پسران ۱۵ ساله کرد و راه حلش این بود که روحانیان و مسئولان حوزه، کاری بکنند. ا آدرسی که وزير کشور برای حل مشکل صیغه می دهد، اشتباه نيست؛ در قم بیشتر افراد، از عکاس های دور حرم گرفته که عکس شما را با گل دسته می گیرند تا مغازه دار و حتی عابران پیاده همگی برای صیغه یک نظر مشترک دارند: «بروید پیش شیخ ها.» ا
شیخ ها همان روحانیان و طلبه هایی هستند که عبا و عمامه می پوشند. حمید که در نزدیکی حرم و در قلب شهر مغازه دارد می‌گوید: «روزی ۲۰، ۳۰ نفری آدرس صیغه می‌گیرند. از پسرهای جوان ۱۶، ۱۷ ساله گرفته تا مردهای۴۰، ۵۰ ساله.» ا او می‌گوید: «ما هم آدرس شیخ ها را می‌دهیم. هرچی باشد آن ها در امور شرعی وارد هستند و زن‌هایی را می‌شناسند که دوست دارند صیغه شوند.» ا قم به خاطر جای گرفتن حوزه های علمیه و مدرسه های دینی مختلف مثل فیضیه و حضور مراجع تقلید، مهم ترین شهر مذهبی ایران است و بیشترین تعداد روحانیون و طلبه ها در آن زندگی می‌کنند. با راه رفتن در خیابان های شهر می توان حضور ملموس آن ها را حس کرد. ا
روحانیانی با آلبوم عکس زنان
محمود یک طلبه جوان است که ۸ سالی است در حوزه علمیه درس می خواند و درحجره زندگی می کند. او می گوید: «بعضی ازشب ها هست که بچه ها در مورد صیغه با هم حرف می‌زنند و شوخی می‌کنند.» ا او می‌گوید: «طلبه ها شماره تلفن روحانیانی را دارند که زن های صیغه‌ای را می‌شناسند و آلبوم‌هایی را دارند که عکس این زن ها در آن‌هاست. این روحانیان با گرفتن روزی ۱۰، ۱۵ هزار تومان افراد را صیغه می‌کنند و صیغه نامه می‌دهند.» ا محمود ادامه می‌دهد: «تا حالا کسی را صیغه نکرده ام اما دوستی دارم که سالی دو، سه نفر را صیغه می‌‌کند تا هم نیاز جنسیش برطرف شود، هم ثوابی برده باشد و هم کمک خرجی به یک زن بی‌پناه کرده باشد.» ا البته روحانیان و طلبه هایی هم هستند که وقتی به آن ها برای صیغه مراجعه می‌کنید اظهار بی اطلاعی می‌کنند. بعضی از آن ها هم می‌گویند: «این ها واقعیت ندارد. اگر دیدید به ما هم آدرس بدهید!» ا به جز روحانیان، راه های دیگری هم در قم وجود دارد تا بتوان به زن هایی‌که دوست دارند با گرفتن پول زن موقت افراد بشوند رسید. ا حرم و اطراف آن یکی از مهمترین مکان ها برای يافتن اين زنهاست. البته به قول یکی از نگهبانان حرم باید «این کاره باشی تا آن ها را در بین زائران تشخیص دهی.» ا اين نگهبان می‌گوید: «معمولا ساعت های پنج تا هفت بعدازظهر می‌آیند و زیر رواق ها و گوشه حیاط می‌نشینند. شب های پنجشنبه هم تعداد آن ها زیاد می‌شود.» ا در نزدیکی ورودی۲۱ حرم، زنی روی زمین نشسته و مردی دو زانو رو به روی اوست. زن تسبیح می‌اندازد و با مرد صحبت می‌کند. مرد از بین دفتر کوچکی که در دست دارد عکس سه در چهار و رنگی پسری را به او نشان می‌دهد. ا چند لحظه بعد مرد پشت عکس شماره ای می‌نویسد و آن را هم به زن می دهد و از کنار او بلند می‌شود. دانه های تسبیح همچنان در دست زن پایین و بالا می‌شوند. ا اکبر مردی که درکنار زن نشسته بود، می‌گوید: «به دنبال زنی برای صیغه می‌گردم. یک سالی است که زنم را طلاق داده ام. پسر ۱۲ ساله دارم و امکان ازدواج هم ندارم.» ا او می‌گوید: «خانم گفت خودش مریض است و نمی تواند کاری برای من بکند اما زن هایی را می‌شناسد که دوست داند صیغه بشوند. عکس و شماره من را گرفت تا به آن‌ها بدهد.» ا خانمی که اکبر با او حرف زد به نظرمی‌رسد حدود ۵۰ سال داشته باشد. رنگ صورتش زرد است و چشم‌هایی خمار دارد و بخشی از دندان هایش ریخته است. ا به جز حرم یکی دیگر از محل های تجمع زنانی که دوست داند صیغه شوند، قبرستان شیخان است. قبرستانی که در بین قمی ها به صیغه مشهور است. ا
شیخان، قبرستانی مشهور برای صیغه

شیخان قبرستانی کوچک شاید به اندازه یک زمین بسکتبال است که دور تا دور آن عکس شهدا جای گرفته و در وسط آن بسیاری از روحانیان سرشناس دفن شده اند. ا در این قبرستان سه آرامگاه هم وجود دارد که یکی از آن ها متعلق به میرزاده قمی از روحانیون مشهور است. ا ا«دور آرامگاه میرزاده قمی جمع می‌شوند. اگر روزهای وسط هفته یا پنجشنبه ها بروید حضور آن ها را خوب حس می‌کنید؛ زن های چهل، پنجاه ساله به بالایی که دوست دارند صیغه بشوند.» این ها را علی می‌گوید که عبای قهوه ای و عمامه ای سفید به سردارد. ا او می‌گوید: «این زن ها را بیشتر مردها و روحانیانی که سن و سالی از آن ها گذشته است و یا همسرانشان به سفر رفته اند صیغه می‌کنند.» ا اما به جز حرم و شیخان برای پیدا کردن زن صیغه ای در قم راه دیگری هم وجود دارد. در شهر موسسه هایی هستند که می‌توانند به شما برای ازدواج موقت و دائم کمک کنند. ا موسسه هایی مثل بنیاد ازدواج فاطمه زهرا در چهار راه سجادیه. روی ورودی این موسسه نوشته شده: «بنیاد ازدواج و خدمات فرهنگی فاطمه زهرا. ارائه مشاوره خانواده وازدواج. انجام تحقیقات علمی و تبلیغاتی. همسريابی. ازدواج افراد مجرد. آموزش و کتابخانه . مراجعه برای عموم برادران و خواهران.» ا در قم جز اين موسسه ها که می‌توانند مراجعان را برای پیدا کردن همسری موقت کمک کنند، موسسه ها و دفترهایی هم هستند که می‌توانند به سوالات شرعی در زمینه های مختلف از جمله صیغه هم پاسخ دهند. ا چند تا از این دفترها درحرم حضرت معصومه جای گرفته است؛ از جمله دفتری که در زیر یکی از رواق ها است و در ورودی آن نوشته شده دفترپاسخ به سوالات شرعی. ا روحانی ای که در یکی از این دفترها نشسته و با تلفن برای مردم استخاره می گیرد، می گوید: «صیغه، جوان ها را از گناه دورمی کند و ثواب دارد. جوان ها باید به جای اینکه دوست دختر که حرام است پیدا کنند صیغه کنند تا به گناه نیفتند. نماز را هيچوقت ترک نکنند و در مجالس مذهبی شرکت کنند. با دوستانشان درمورد مسائل جنسی حرف نزنند تا بتوانند نیازهای جنسی خود را کنترل کنند.» ا البته این روحانی که ریش های بلند ولی تنکی دارد یک راهنمایی هم می کند: «بهتر است جوان ها بروند پیش مادرخود گریه کنند تا برای آن ها زن بگیرند، چون به خیلی از زن هایی که صیغه می شوند نمی شود توجه کرد اینها پیش مردهای مختلفی می‌خوابند و مریضی دارند. این ها اییدز (ایدز را اییدز تلفظ می کند) دارند.» ا البته به جز این دفترها، در شهر قم کتاب های بسیاری هم مثل کتاب «احکام ازدواج موقت و دائم» چاپ شده است که در آن ها مراجع به سوالات شرعی افراد از جمله سوالاتی در مورد صیغه جواب داده اند. سوالاتی مثل: «آیا ازدواج موقت با دختران اروپایی بدون اجازه پدر آن ها جایز است؟» «آیا فواحش را می توان صیغه کرد؟» ا
شهری مثل شهرهای ديگر
هیچ آماری از میزان صیغه در شهر قم وجود ندارد اما آمارهایی که برخی از مرکزهای ازدواج از میزان صیغه در قم ارائه می‌دهند و همچنین شمار مراکزی که افراد برای ازدواج موقت به آن ها مراجعه می‌کنند، نشان از گستردگی صيغه در شهر دارد. ا مسئول یکی مسافرخانه ها در نزدیکی حرم می‌گوید: «فقط روزی دو، سه مورد و ماهی چهل، پنجاه مورد به مسافرخانه من مراجعه می‌کنند و ما هم طبق قانون به آن هایی که صیغه نامه دارند پذیرش می‌دهیم.» ا او می‌گوید: «البته برخی از این افراد مشکلاتی را هم درست می‌کنند. بعضی وقت ها با هم دعوا می‌کنند و صدای دعوای آن ها بالا می‌رود و بعضی وقت ها هم سر و صداهای عجیب در می‌آورند.» ا اما در قم بسیاری از افراد از جمله جوان های عادی ترجیح می‌دهند به جای صیغه، روابط آزاد یا به گفته خود بازار آزاد را تجربه کنند. ا سیاوش که موهای خود را مدل «دیوید بکام» زده و لباسی قرمز به تن کرده می‌گوید: «سه تا دوست دختر دارم که با یکی از آن ها هم رابطه جنسی دارم... چرا باید بروم یک زن مطلقه یا بیوه را صیغه کنم. مگر می توانم با یک زن ۳۰ ساله پارک یا سینما بروم.» آ او می گوید: «قم هم مثل همه جا نقاطی دارد که خیلی از دخترها و زن هایی که دوست دارند خود فروشی کنند آن جا جمع می شوند و دیگر نیازی به صیغه نیست.» یکی از مشهورترین این نقاط درقم، زیر پلی درنزدیکی میدان جانبازان در خیابان صفاییه و خیابان ساحلی است. ا پسری بسیجی که اهل همین منطقه است می‌گوید: «نمی دانم چرا با این زن ها برخوردی نمی شود. قبلا بسیج همه این ها را می‌گرفت اما چند وقتی است برخوردها کم شده است.» ا او می گوید: «قبلا روزی چند نفر از آن ها را می‌گرفتیم. اینجا شهر مذهبی است و نباید این وضعیت را داشته باشد. باور کنید خیلی از این ها اهل قم نیستند. فقط قم، بازاری برای کار آن ها شده است.» ا او می‌گوید: «قم هم مثل شهرهای دیگر شده، فقط همه چیز زیر چادر است.» ا
به نقل از بی بی سی

Friday, July 20, 2007

اينجا، ایران است

اينجا، ایران است
حکومتش، حکومتِ امام زمان است
بر مبنای قرآن است
رهبرش، رهبرِ مستضعفین جهان است
قوتِ غالب مردم نان است
بهای نان، به قيمتِ جان است
ثروتش، برای فلسطینیان است
دانشگاهش، ستاره باران است
جای روشنفکرانش زندان است
هر که فریاد بزند از کافران است
سکوت، نشانۀ مسلمان است
شرکت در راهپیمایی بزرگترین نشانۀ ایمان است
آنچه روز به روز ارزان میشود، جان انسان است